تـــکـــســـــرمــــــن

مردی با عشق نوشتن...

۱۲ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است .

 

زندگی باغی ست

که باعشق باقی ست

مشغول دل باش نه دل مشغول

بیشتر غصه های ما ازقصه های خیالی ماست

اگر فرهاد باشی همه چیز شیرین ست

-----

متنی برای دوستای خوبم

 


باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین

این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین

این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز

روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین . . .


لبیک یا حسین علیه السلام

اتل متل یه مورچه🐜🐜🐜

قدم میزد تو کوچه🐜🐜🐜  

اومد یه کفش ولگرد🐜🐜  

پای اونو لگد کرد🐜🐜🐜  

مورچه یه پاش شکسته🐜  

راه نمیره نشسته🐜🐜  

بابرگی پاشو بسته🐜

  

نمیتونه کار کنه🐜  

دونه هارو بار کنه🐜  

تو لونه انبار کنه🐜  

مورچه جونم تو ماهی🐜  

عیب نداره سیاهی🐜  

خوب بشه پات الهی🐜  


داری شعرو میخونی؟!

یه نگاه به قدو قوارت بنداز!

سنی ازت گذشته;خجالت داره چه با ریتمم میخونه!😐


مایهِ اصل و نَسَب در گردش دوران زَر است 

دائمآ خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است

 

کُره اسب ، از نجابت از پس مادر رود

کُره خَر ، از خریت ، پیش پیشِ مادر است

 

دود اگر بالا نشیند کسرِ شأن شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

 

شصت وشاهد هردو دعوای بزرگی میکنند

پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است ؟

 

آهن و فولاد از یک کوره می آیند برون 

آن یکی شمشیر گردد دیگری نعِلِ خر است

 

گر ببینی ناکسان بالا نشینند صبر کن 

روی دریا کف نشیند ، قعر دریا گوهر است ...!

 

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

 

صائب تبریزی

قهوه های ترک

سیگارهای انگلیسی

میزهای روسی

آهنگ های فرانسوی

همه حرف مرا می فهمند  

بغض های ایرانی ام را 

کجا ترجمه کنم!

♥️♥️


حسِ تنهایِ درونم می‌گوید : 

تو خدا را داری ...

و خدا اول و آخر با توست ...!

و خداوند عشق است ...!

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

❣️ سهراب سپهری

 

بیا دل بَر دلِ پردرد من نِه

بیا رخ بر رخان زرد من نِه

 

تویی خورشید وز تو گرم عالم

یکی تابش بر آه سرد من نِه

 

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

 

❣️ مولانا

هوایت می زند بر سر،

 

دلم دیوانه می گردد

 

چه عطری در هوایت هست؟!

 

نمیـدانم نمـیدانم ...

 

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

 

❣️ مولانا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!

ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ...

ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...

یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی...

یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩی...

یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی...

یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...

ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...

ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...

ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...

ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...

ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...

ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...

ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پایین...

 

ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ...

 

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

 

❣️ سهراب سپهری

" ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﻢ ... "

ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﯼ ﺑﺎﺷﻢ ﭘﺎ ﺭﻭﯼ ﯾﻮﻧﺠﻪ ﻫﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ؛

ﺍﻣﺎ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻧﮑﻨﻢ ...

ﮔﺮﮔﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﺭﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ؛

ﮐﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺫﺍﺕ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻫﻮﺱ ...

ﺧﻔﺎﺵ ﺑﺎﺷﻢ، ﮐﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﮐﻮﺭ ؛

ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﭘﺮ ﻧﮑﻨﻢ ...

ﮐﻼﻏﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﮐﻨﻢ ...

ﺍﻣﺎ ﭘﺮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻧﮑﻨﻢ ﻭ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻡ ...!

 

 ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺷﺎﯾﺪ ؛

ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺗﻮﻫﯿﻦ ...

ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ "ﺍﻧﺴﺎﻥ" ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... 

 

┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

 

❣️ علی شریعتی

تـــکـــســـــرمــــــن

جاده بهانه است
مقصود چشم توست!

مـن راهی تـــــو اَم
ای مقصد درست!

#علیرضا_آذر

تمامی حقوق برای تـــکـــســـــرمــــــن محفوظ است . طراحی قالب : نقل بلاگ