تـــکـــســـــرمــــــن

مردی با عشق نوشتن...

فردی از عارف خواست که او را موعظه کند.

عارف گفت :

 مرنج و مرنجان!

 

 گفت: 

«مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم ولی «مرنج» یعنی چی؟ چه‌طور می‌توانم ناراحت نشوم !؟ مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده ، چه‌طور نباید برنجم؟»

 

عارف پاسخ داد :

« علاج آن است که خودت را کَسی ندانی ،، و اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی‌رنجی! »

 

جفا کشیم و ملامت خوریم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافری‌ست رنجیدن

 

نویسنده : مهران :)
تاکنون ۲ نظر برای این مطلب ثبت شده است .
جناب منزوی | چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۹۸ | ۱۸:۲۶

صوفیانه بود :)

پند زیبایی بود

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تـــکـــســـــرمــــــن

جاده بهانه است
مقصود چشم توست!

مـن راهی تـــــو اَم
ای مقصد درست!

#علیرضا_آذر

تمامی حقوق برای تـــکـــســـــرمــــــن محفوظ است . طراحی قالب : نقل بلاگ