تـــکـــســـــرمــــــن

مردی با عشق نوشتن...


گفت:« چند تا دوسم داری؟»

گفتم:« یکی»

ابروهاشو تو هم کشید، اخم کرد و گفت:

« خسته نشی از این همه دوست داشتن!»

خندیدم و گفتم: « نه، قول میدم، تا ته دنیا»

با قیافه شاکی گفت:

« اخه یکی بدرد میخوره؟ تکون بخوری تمومه!

خیلی کمه، خیلی»

گفتم:« شاید ظاهرش کم نشون بده

اما یک، قوی ترین عددیه که میشناسم

یک کمیتش شاید پایین باشه

اما بجاش کیفیت داره

یک بزرگه، به اندازه خدا

یک عزیزه مثل تویی که یکی یدونمی

یک پر از شکوهه، مثل نفر اول شدن توی مسابقه ها»

خیره شده بود و با دقت گوش میداد

حرفم که تمام شد، حس غرور را در چشمانش میدیدم

دستانم را گرفت، خیره در چشمانم گفت:

« قول بده همیشه یکی دوسم داشته باشی»

جان دلم، قرار است یک عمر

یکی دوستت داشته باشم..

نویسنده : مهران :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تـــکـــســـــرمــــــن

جاده بهانه است
مقصود چشم توست!

مـن راهی تـــــو اَم
ای مقصد درست!

#علیرضا_آذر

تمامی حقوق برای تـــکـــســـــرمــــــن محفوظ است . طراحی قالب : نقل بلاگ